استند آپ کمدی

 

علف از درخت چه می داند

سنگریزه از کوه

داروین از انسان

نه، هرگز به ایستادن نخواهم خندید

برادرم ایستاده بود که سرش رفت

مادرم ایستاده بود

که پسرش رفت

نگارم

کنار فرات

ایستاده بود

که خبرش رفت...

 

 

و ناصراً و دلیلا

 

بجز اینکه خودم سر قرار نیامده باشم

 

دلیلی برای نیامدنت نمی یابم

جمعه که سهل است

فی هذه الساعة و فی کلّ ساعة